مقایسه کنید تا به نبوغ هوندا پی ببرید. 24 میلیارد دلار درآمد تخمینی شرکت هوندا در سال 1988 بود. شرکتی با 66 کارخانه در 35 کشور آسیائی، اروپائی و امریکائی فرآوردههای برتر خود را با قیمت مناسب و خدمات پس از فروش تولید و عرضه میکرد. 32 دلار کل مبلغ سرمایهگذاری این شرکت در سال 1948 میلادی برای خرید وسایل بود. شرکتی که با این بودجه، موتورهای مازاد زمان جنگ را خریداری و بر روی دوچرخه نصب میکرد تا وسیلهی حمل و نقل ارزان در اختیار عموم قرار دهد.مؤسس این شرکت سوئی چیرو هوندا، پسر یک آهنگر فقیر بود. او با رها کردن تحصیلات دبیرستان و مهارتورزی در تعمیر موتور، شرکت هوندا موتور با مسئولیت محدود را در هاماماتسوی ژاپن افتتاح کرد. هوندا یکسال بعد در سال 1949 مبلغ 3800 دلار از سرمایهگذاران جذب کرد تا صرف تکمیل موتورهای دو سیلندر 50 سانتیمتر مکعبی سبکوزنی کند که قادر بود 3 اسب بخار نیرو تولید کند. با این تحول شرکت کوچک هوندا نیروی کار خود را به 70 افزایش داد و میزان تولید تا پایان همین سال به 100 واحد در ماه رسید. سال 1961 میزان فروش موتور سیکلتهای هوندا به 100?000 واحد در ماه رسید. سه سال بعد نیز بیش از 50 درصد سهم بازارهای جهانی را به خود اختصاص داد. از سال تأسیس (1948) تا سال 1961 تنها به مدت دوازده سال آن شرکت بینام و نشان هوندا به بزرگترین کارخانهی موتورسیکلتسازی جهان تبدیل شد.
از سرهمبندی کردن موتور تا فروش 100 هزار واحد موتورسیکلت
در آغاز سرهمبندی کردن موتورها انگیزهی مطلوبی برای شرکت و کارکنان آن ایجاد میکرد. به مرور زمان انگیزهی پیشین رنگ باخت و نیاز به انگیزهای جدید احساس میشد. اندرز یا شکایتیاران هوندا در سال 1950 زوال انگیزهی پیشین را خبر داد. موتورهای موجود شرکت صدائی نابههنجار داشتند. گفتهای که هوندا را برانگیخت تا طرحی نو دراندازد. حاصل، تولید موتورهای جدید چهارزمانهای بود که در سال 1951 اختراع شد. قدرت موتور جدید دو برابر نیروی موتورهای پیشین بود. کوشش پر هیجانی که تقاضا برای خرید موتور را افزایش داد. 2380 دستگاه موتور سیکلت در این سال به فروش رفت. 8800 دلار در سال 1952 برای سرمایهگذاری در ساخت این موتور و تلاشهای بازاریابی هزینه شد. سرمایهگذاری جواب داد. تولید ماهانه افزایش یافت و هوندا توانست برای فروش تمام موجودی موتور با شرکتی قرارداد ببندد. موتورهای هوندا را شرکت فروشنده به بدنهی موتورسیکلتهای خود نصب میکرد و به پخشکنندگان سراسر ژاپن میفروخت. هوندا از این وضعیت ناراضی بود اما چارهای نداشت. پایان سال در اقدامی جسورانه پیماننامهی خود را با شرکت فروشنده تمدید نکرد. به توزیعکنندگان نیز اعلام کرد از این پس موتور را با بدنه، زنجیر، چرخ و چرخدندهی موتورسیکلت میفروشد. وضعیتی که شرکت ناشناختهی هوندا را در مخاطره انداخت. راه برونرفت از این بحران را هوندا جستجو کرد. سیستم بازاریابی دو مرحلهای، راه حل این اقدام التهاب برانگیز بود. به سراغ مناطقی رفت که پس از آن برای فروش موتورسیکلت فعال نبودند. نخست پخشکنندگان جدید و انحصاری تعیین کرد. آنان مجاز بودند به خردهفروشان منطقهی خود کالا بفروشند. ”فروش“ سببساز انگیزههای جدید شد. سال 1952 فرآوردهی جدیدی را با نام کاب (cub) تولید و به بازار عرضه کرد. این وسیلهی جدید جاذبهای برای موتورسازان حرفهای نداشت. به عکس برای عموم مردم اشتیاق برانگیز بود. وسیلهای که ساده، ارزان و کاملاً مناسب برای جابهجائی کالا بود. سرنشین میتوانست با یک دست کالا را گرفته و با دست دیگر موتور را براند. کاب مسئولان شرکت را شاد و البته غافلگیر کرد. هوندا در سال 1953 توانست 29797 دستگاه موتورسیکلت بفروشد. این رقم در سال 1954 به 30344 دستگاه افزایش یافت. تلاشهای موفقیتآمیز در تولید، بازاریابی و فروش تأثیری شگرفت بر ساختار شرکت گذاشت. هوندا و یارانش با پیشرفتهای موفقیتآمیز روبهرو شدند. برای استمرار این پیشرفتها ادعا کردند شرکت هوندا متعلق به خانوادههای آنها نیست. بدین ترتیب شرکت هوندا به شرکت سهامی عام تبدیل شد. حالا دیگر کارکنان شرکت، خود را در موفقیتهای شرکت سهیم میدانستند، بهرهی مادی آن نیز نصیبشان میشد. انگیزهای که در سطوح گوناگون تولید، حفظ کیفیت، فروش، ارائهی خدمات، آنان را مشتاقانه برانگیخت با دل و جان کار کنند. فعالیتهای جانبی دیگر از جمله مسابقات موتورسیکلترانی نقش مؤثری در معرفی نام هوندا، فرآوردههای هوندا، و افزایش فروش هوندا ایفا کرد. موتورهای شرکت در سال 1955 در نخستین مسابقهی موتورسیلکترانی جادهای استقامت شرکت کرد. مقام نخست را موتورهای شرکت در دو ردهی 350 و 500 سیسی از حریفان ربود. مقامهای قابل افتخاری که هوندا به آن بالید. مسابقات مزبور افزون بر سودهای متنوع، تجارب ذیقیمتی برای تولیدات جدید هوندا به ارمغان آورد. هوندا سال 1958، سوپرکاب 50 سیسی را روانه بازار کرد. موتورهای دارای کلاچ خودکار، سهدنده و استارت خودکار بودند. استفاده از آن برای پادوها و بهویژه خانمها با استقبال فراوان روبهرو شد.
ماهنامه عصر تبلیغات و بازاریابی
برچسب ها :
امروزه هر مشتری ارزش ویژه خود را دارد و اینک شرکتها برای به دست آوردن سهم بیشتری از بــــازار ثابت یا روبه کاهش باید مبارزه کنند، بنابراین هزینه های جذب مشتریان جدید روبه افزایش نهاده است.
تحقیقات نشان می دهند که هزینه جذب مشتریان جدید 5 برابر هزینه حفظ مشتریان کنونی است. شرکتها دریافته اند که از دست دادن یک مشتری چیزی بیش از، ازدست دادن یک قلم فروش است، بلکه به معنی از دست دادن کل جریان خریدهایی است که مشتــری می توانسته در طول زندگی یا دوره زمانی که مشتری بوده، انجام دهد (کاتلر، 1999، 28).
همچون بسیاری از ایده های نوین کسب وکار که وارد ادبیات بازاریابی شده اند، بازاریابی رابطه مند در سالهای اخیر به طور گسترده ای استفاده شده است. اما از آنجا که شک و تردید بسیاری در معنی و مفهوم بازاریابی رابطه مند به چشم می خورد کمی دقت و تأمل بیشتر در این رابطه ضروری به نظر می رسد به لحاظ مفهوم، بازاریابی رابطه مند در میان مجموعه ای از تاکتیک های بازاریابی جای داده شده که به تحلیل و تعامل بین خریداران و فروشندگان می پردازد.
برای بعضی، بازاریابی رابطه مند تنها به معنی پایگاه داده ای از مشتریان است. اما این درحالی است که هسته مفهومی آن به تعهد و اعتماد اشاره دارد. بازاریابی رابطه مند در سه سطح مفهومی قابل بررسی است که در این مجال به آن پرداخته خواهدشد.
? بازاریابی رابطه مند
بازاریابی رابطه مند اولین بار در دهه 1980 توسط تنی چند از صاحبنظران بازاریابی مطرح شد. اما اساس و پایه این شاخه از بازاریابی که رابطه تنگاتنگی هم با رفتار مصرف کننده دارد از دل تحقیقات مربوط به روابط بین خریــــــدار و فروشنده در کسب و کارهای متوسط و نسبتاً بزرگ بیرون آمده است. در این پارادایم به جای نگرش خصمـــانه به مقوله چانه زنی در هر معامله خریدار و فروشنده برای رسیـــدن به اهداف خود با یکدیگر به توافق می رسند و در یک قـــــالب طرح ریزی شده نسبت به هم تعهداتی پیدا کرده و روابط خود را شکل می دهند (پالمر و سایرین، 1994).
بازاریابی رابطه مند به ایجاد روابط بلندمدت و متقابل با افراد و سازمانها و گروههای ذینفع اشاره می کند و اساس آن برقراری ارتباطات مطلوب و موثر به منظور حفظ ونگهداری آنهاست.
در بین گروههای ذینفع، مشتــری مهمترین بوده و بازاریابی رابطه مند مشتـــــری را به دیده یک دارایی می نگرد که مستهلک نمی شود و اگر چه در ترازنامه شرکتها جایی ندارد اما درحقیقت از همه آن اقلام مهمتــر است. بازاریابــــی رابطه مند، صرفاً به دنبال این نیست که خدمات را در مکان، زمان و قیمت مورد تقاضای بازار هدف، دراختیارش قرار دهد، بلکه می خواهد چنان روابطی با بازار هدف ایجاد کند که مجدداً در آینده از او خرید و دیگران را نیز به این کار ترغیب کنند. بازاریابی رابطه مند به دنبال آن است که مشتریان بیشتری را حفظ کرده و مشتریان کمتری را از دست بدهد. برای روشن شدن موضوع به مدل سطل سوراخ دار توجه کنید.
? ارزش طول زندگی
مقــــــدار سودی است که یک مشتری می تواند در طول عمر مشتری بودن خود برای یک شرکت به ارمغان بیاورد. این مقدار درحقیقت همان ارزش خالص فعلی مشتری است که برابر با ارزش فعلی حاصل تفاضل جریانهای خروجی از شرکت برای جذب و نگهداری مشتری و جریانهای ورودی ناشی ازکل خریدهایی است که مشتری در طول عمر خود انجام می دهد. تحقیقاتی که در این زمینه در دانشگاه هاروارد انجام شده نشان می دهد که این مقدار برای یک پیتزافروشی 8000 دلار و برای یک تولیدکننده خودرو 332 هزار دلار و برای یک شرکت هواپیمایی چیزی بالغ بر یک میلیارد دلار است (میکائیل هگارتی، 2002).
? مدل سطل سوراخ دار
اگر ما انباره مشتریان یک شرکت را به یک سطل تشبیه کنیم که چند سوراخ در انتهای آن دارد. در گذشته شرکتها می توانستند این سطل را از مشتریان جدید و فراوان پر کنند و بابت از دست دادن مشتریان قدیمی به علت وجود سوراخ درانتهای سطل نگرانی نداشته باشند. ولی امروزه شرکتها نگران سطح و میزان نگهداری مشتریان خود هستند و می دانند که همواره باید این میزان درحد مطلوبی باشد، آنها می دانند اگر نگران میزان ریزش مشتریانشان نباشند طولی نخواهد کشید که انباره آنان را تنها مشتریان حبس شده تشکیل خواهند داد و بزودی نابود خواهند شد.
اما سوالی که ممکن است مطرح شود آن است که: مشتریان چه احتیاجی به روابط دارند؟
اصولاً روابط در هر جایی که جریانی از منــــافع برقرار باشد به وجود می آید. در دنیای امروز خریداران برای تصمیم گیری در فرایند خرید، با سوالات و اما و اگرهای بسیاری روبرو هستند. کالاها و محصولات مشابه باعث شده مشتریان با حق انتخابهای فراوان روبرو شوند، پیچیدگیها، تغییرات مداوم کالاها و خدمات، عدم قطعیتها همه و همه بر دشواریهــــــای فرایند خرید می افزایند. لذا مشاهده می شود که مشتریان هم از ایجاد روابط، منافع و اهداف خاص خود را دنبــال می کنند (جان تودر، 2002).
? منحنی طول عمر رابطه خریدار و فروشنده
تئوری منحنی طول عمر رابطه توسط DAWYER SCHURR در سال 1987 مطرح شد. این مدل چگونگی ایجاد و توسعه یک رابطه را از مرحله آگاهی تا زوال را نشـــــان می دهد (پالمر، 2000، 121).
1 ) مرحله آگاهی (AWARENESS) :
این مرحله در هر زمان و مکانی ممکن است برای یکی از طرفین اتفاق بیفتد. در این مرحله یکی از طرفین با جلب توجه طرف دیگر به خود و طرف مقابل با داشتن انگیزه های مناسب وارد مرحله بعد می شوند.
2 ) مرحله اکتشاف (EXPLORATION):
در این مرحله هـــــریک از طرفین می کوشد تا با چانه زنی با طرف مقابل از خصوصیات شخصیتی، قدرت، هنجارها و انتظارات وی آگاه شود. چنانچه نتایج حاصله رضایت بخش باشد، رابطه وارد مرحله بعد می شود.
3 ) مرحله گسترش(EXPANSION):
در این مرحله نتایج رضایت بخش از رابطه باعث گسترش رابطه و طولانی تر شدن آن می شود. در غیـــر این صورت رابطه وارد مرحله زوال می شود.
4 ) مرحله تعهد (COMMITMENT):
این مرحله مادامی که طرفین به گزینه های مناسب تر نرسیده اند و یا اینکه طرفین به دستیابی به اهداف خود امیدوارند ادامه می یابد. درغیر این صورت رابطه وارد مرحله زوال می شود.
5 ) مرحله زوال (DISSOLUTION):
در این مرحله یکی از طرفین یا هر دو طرف با فرض اینکه ادامه رابطه بین آنها ارزشی ایجاد نخواهدکرد، رابطه را ضعیف و یا بلافاصله قطع می کند که البته روند زوال بسته به میزان تعهد یک طرف به طرف مقابل دارد.
? اما درنهایت فلسفه بازاریابی رابطه مند از چند بعد قابل بررسی است:
1) بُعد تاکتیکی:
روابط به عنوان ابزاری برای ترفیع در فروش به کار گرفته می شوند. در این خصوص می توان به توسعه فناوری اطلاعات درجهت ایجاد جنبه های مختلف وفاداری اشاره کرد. هرچند اجرا چنین پروژه هایی پرهزینه بوده ولی درعوض فرصت بسیار مناسبی را درجهت ایجاد وفاداری و سودآوری برای شرکت ایجاد می کند.
2) بُعد استراتژیک:
هدف از روابط پیوندخوردن با مشتریان و ایجاد وفاداری در نزد مشتریان است. امروزه اغلب مدیران ارشد سازمانها از مشتریان خود درخواست می کنند تا با آنها تماس بگیرند و نیازهای خود را درمیان بگذارند. برای مثال، رئیس بخش آمریکای شمالی شرکت پپسی کولا روزانه دست کم با چهار مشتری تماس می گیرد و با آنها به گفتگو می پردازد.
3) بُعد فلسفی:
از بعد فلسفی، برقراری این روابط به سمت قلب مفهوم بازاریابی که همان مشتری محوری است و درک نیازها و انتظارات اوست، پیش می رود. برای درک بهتر مفهوم بازاریابی رابطه مند با آنچه بیشتر در بازاریابی سنتی مطرح می شد، به مثال زیر توجه کنید: یک بازار رقابتی مثل صنعت خودرو را درنظر بگیرید که در آن تولیدکنندگان درنظر دارند اتومبیل های خود را ازنظر اصول طراحی، راحتی، ایمنی، سرعت و قدرت به صورت سنتی تولید کرده و آن را درنظـــر مشتریان متفاوت جلوه دهند. عده ای دیگر از تولیدکنندگان نیز قصد دارند با ارائه خدمات پس از فروش و ارائه ضمانتنامه، محصول خود را متفاوت جلوه دهند.
اما در این بین تولیدکنندگانی هم هستند که قصد دارند با شناختی که از مشتری، سوابق و علایق وی دارند به او مشاوره هایی در زمینه های مختلف مثل چگونگی تامین مالی برای خرید خودرو، نگهداری، بیمه، تعویض و یا حتی فروش داده و بدین وسیله اعتماد وی را جلب و روابط مستحکم تری با مشتری برقرار کنند (پالمر، 2000، 118).
لذا در بازاریابی مدرن، خدمات فقط شامل خدمات پس از فروش نمی شود، بلکه هدف خدماتی فراگیر و شامل 3 مرحله است: پیش از فروش، در خلال فروش، پس از فروش (جدول شماره یک). مجموع این خدمات مبنای بازارداری و حفظ مشتری است (ونوس و سایرین، 1378، 220).
منبع : تبلیغ سیتی
برچسب ها :